به نام آنکه جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان بر افروخت . 15
الف :
آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست و ان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست . 17
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است . 9
آن کس که بدم گفت، بدی سیرت اوست و ان کس که مرا گفت نکو، خود نیکوست
حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همان برون تراود که در اوست . 17
افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است . 9
ای کریمی که از خزانه غیب گبر و ترسا وظیفه خور داری
دوستان را کجا کنی محروم تو که با دشمن این نظر داری . 2
این خط جاده ها که به صحرا نوشته اند یاران رفته با قلم پا نوشته اند
سنگ مزار ها همه سر بسته نامه هاست کز آخرت به مردم دنیا نوشته اند7
ب :
بـزرگی سراسر بـه گفتـار نیسـت دو صد گفتـه چون نیم کردار نیست .11
به سرو گفت یکی میوه ای نمی آری جواب داد که آزادگان تهیدست اند . 2
بشـــنو از نــی چـــون حکایت می کند از جـــدایـی هـــا شکـــایت مــی کنـــد
کـــز نیســـــتان تـا مــرا ببــــریــده اند از نفــیــــرم مــــرد و زن نــالـــیده اند
سینه خواهم شرحــه شرحـــه از فراق تـــا بگــــویـــم شــــرح درد اشـــتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصـل خویش بـاز جوید روزگــــار وصــــل خویش
مـن به هـــــر جمعـــیتی نالان شــــدم جفت بد حــــالان و خوش حــالان شدم
هر کسی از ظـــــن خــود شـد یار من از درون مــــن نجــست اســــرار مــن .3
به طواف کعبه رفتم به حرم رهم ندادند که تو در برون چه کردی که درون خانه آیی . 6
بهرام کـه گــــــور می گرفتی همه عمر دیـدی که چگونه گـــــــور بهرام گرفت . 5
ت :
تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهـــــــد باز .2
چ :
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنی است آن بینی . 16
دل هر ذره را که بشکافی آفتابیش در میان بینی . 16
ذ:
ذهن ما باغچه است گل در آن باید کاشت
و نکاری گل من علف هرز در آن می روید
زحمت کاشتن یک گل سرخ کمتر از زحمت برداشتن هرزگی آن علف است .12
ش :
ش :
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند گرد در و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بود به شب بربندند الا در دوست را که شب باز کنند . 13
ع :
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین به علی شناختم به خدا قسم خدا را.8
متن کامل شعر بند 9 اینجا
متن کامل شعر بند 9 اینجا
غ :
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست .1
گ :
گر بشکافی هـنوز خـاک شهیدان عشق آیـد از آن کشــتگان زمـــزمه دوست دوست .10
گر در طلب لقمه نانی ،نانی گر در طلب گوهر کانی،کانی
این نکته رمز اگر بدانی،دانی هر چیز که اندر پی آنی،آنی .3
م :
گر در طلب لقمه نانی ،نانی گر در طلب گوهر کانی،کانی
این نکته رمز اگر بدانی،دانی هر چیز که اندر پی آنی،آنی .3
م :
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست . 14
همت بلند دار که مردان روزگار از همت بلند، به جایى رسیده اند. 1
ی :
تا توانی می گریز از یار بد یار بد ، بدتر بود از مار بد
مار بد،تنها همی بر جان زند یار بد، بر جان و بر ایمان زند . 3
مار بد،تنها همی بر جان زند یار بد، بر جان و بر ایمان زند . 3
یا مکن با پیلبانان دوستی یا بنا کن خانهای درخورد پیل . 2
یکـی درد و یکـــی درمان پسندد یکـــی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران پسنـــدم آنچـــه را جـــانان پسندد .4
شعرا :
1- حافظ 2- سعدی 3- مولوی 4- بابا طاهر 5- خیام 6- فخر الدین عراقی 7- صائب تبریزی 8- شهریار 9- پوریای ولی 10- فؤاد کرمانی 11- فردوسی 12- مجتبی کاشانی 13- ابوسعید ابوالخیر 14- اقبال لاهوری 15- شیخ محمود شبستری 16- هاتف اصفهانی 17 - شیخ بهایی
ble.ir/hassan9
کانال مشق شعر
حاوی سروده های پیرامون:
حضرت علی ابن ابیطالب (ع)
حضرت فاطمه (س)
میلاد با سعادت رسول اکرم(ص) و امام صادق(ع)
آدرس کانال:ble.ir/hassan9