هر طور باشید همانگونه بر شما حکومت می شود . 107 - حضرت رسول (ص)
برای دولتمردان و حاکمان مملکتی، کوتاهی در سه کار جایز نیست :
1- نگهداری و حفاظت از مرزهای کشور در مقابل تهدیدات دشمن
2- برگزیدن مومنان صالح برای تصدی پستهای حکومتی
3- رسیدگی به ظلمی که به مردم ستمدیده و فاقد قدرت، از جانب ظالمان پر نفوذ و قدرت وارد شده است . 255 - امام صادق (ع)
مردم ، به دولتمردان خود شبیه ترند تا به پدرانشان . 127- امام علی (ع)
هر که حکومتش ستمگر باشد ، دولتش زوال می پذیرد . 108 - امام علی (ع)
عدالت برترین سیاست است. 226 - امام علی (ع)
عدل شیرین تر از عسل و نرم تر از کف و خوشبوتر از مشک است . 295 - امام صادق (ع)
عدالت ، حفاظ دولتهاست. 114 - امام على (ع)
هیچ چیز مانند عدالت، شهرها را آباد نکرده است . 123 - امام علی (ع)
خداوند عزوجل بر پیشوایان عادل واجب کرده که سطح زندگى خود را با مردم ناتوان برابر کنند تا فقیر را فقرش برآشفته نکند . 129- امام علی (ع)
مبادا بپنداری حکومتی که به تو سپرده شده است یک شکار است که به چنگت افتاده ، خیر ، امانتی بر گردنت گذاشته شده است و مافوق تو از تو رعایت و نگهبانی و حفظ حقوق مردم را می خواهد . تو را نرسد که به استبداد و دلخواه در میان مردم رفتار کنی . 131- امام علی (ع)
چهار چیز باعث شکست دولت ها می شود:
ضایع کردن اصول
و سرگرم شدن به فروع
و به کار گماردن آدم های پست
و کنار گذاردن انسان های فاضل . 145 - امام علی (ع)
هرکس از میان گروهى مردى را به کار گمارد در حالى که در بین آنها خداپسندتر از او وجود دارد، به خدا و رسول او و مؤمنان خیانت کرده است . 109 - حضرت رسول (ص)
سه چیز است که همه مردم به آنها نیاز دارند . امنیّت ، عدالت و آسایش . 48 - امام صادق (ع)
هیچ امتی رستگار نمی شود ، مگر این که در آن جامعه ضعیف بتواند بدون لکنت و ترس حق، خود را از قوی (ظالم) بگیرد . 73 - امام علی(ع)
هیچ نعمتى گواراتر از امنیّت نیست . 154 - امام علی (ع)
هلاک پیشینیان شما از آنجا بود که دزد معتبر را رها نموده و دزد ضعیف را مجازات می کردند . 198 - حضرت رسول (ص)
نوک قلم ها را تیز کنید ، سطرها را نزدیک هم قرار دهید ، مطالب اضافی را حذف کنید و از زیاده روی در نوشتن بپرهیزید ، زیرا اموال مسلمانان تحمل ضرر و زیان را ندارد . 43 - امام علی (ع)
تا زمانى که مردم امر به معروف و نهى از منکر نمایند و در کارهاى نیک و تقوا به یارى یکدیگر بشتابند ، در خیر و سعادت خواهند بود ، اما اگر چنین نکنند ، برکت ها از آنان گرفته شود و گروهى بر گروه دیگر سلطه پیدا کنند نه در زمین یاورى دارند و نه در آسمان . 115 - حضرت رسول (ص)
هرکس تو را به چیزی که توانش را نداری مُکَلَّف سازد، حُکمِ نافرمانی تو از خودش را صادر کرده است. 227 - امام علی (ع)
مردم از نظر حقوق با هم برابرند . 121- امام علی (ع)
هدایایى که به کارگزاران داده مى شود ، همگى حرام است . 111 - حضرت رسول (ص)
پایدارى زندگى به برنامه ریزی درست و وسیله رسیدن به آن مدیریت صحیح است.9 - امام علی(ع)
بر امّت خویش ، نه از فقر ، که از برنامه ریزى نادرست بیم دارم . 118 - حضرت رسول (ص)
بهبود زندگى ، در گرو تدبیر است . 237 - امام علی (ع)
هنگامىکه خداوند بخواهد ملتى را نابود کند،رباخوارى در میان آنان رواج مییابد.99 - امام صادق (ع)
احکام را یاد بگیرید، سپس تجارت کنید . به خدا قسم که ربا در میان این امت مخفی تر از حرکت مورچه بر روى تخته سنگ است. 238 - امام علی (ع)
آدمى فرزندِ زمان خویش است . 236 - امام علی (ع)
مردم آنگاه که ظالم را ببینند و او را باز ندارند، انتظار مىرود که خداوند همه را به عذاب خود گرفتار سازد . 125- حضرت رسول (ص)
کسى که اوضاع و احوال زمان خود را بشناسد ، مورد هجوم حوادث ناگوار قرار نمی گیرد . 6 - امام صادق(ع)
هیچ قومى مشورت نکرد مگر این که به ترقى و تکامل راه یافت . 87 - امام حسن مجتبی (ع)
وحدت مایه رحمت ، و تفرقه موجب عذاب است . 126- حضرت رسول (ص)
اختلاف نکنید، آنان که قبل از شما بودند اختلاف کردند و هلاک شدند. 228 - حضرت رسول (ص)
کسی که بدون شایستگی (مقامش) بالا رود ، بدون جرم پایین کشیده شود . 152 - امام علی (ع)
هیچامری را نپذیر ، مگر آنکه خودت را شایسته آن بدانی . 218 - امام حسین (ع)
آن روز که به شهر شما آمدم، با این لباس پشمی و مرکب سواری و کوله بارم آمدم.اگر روزی که خواستم از شهر شما بروم، بیشتر از آنچه با خود داشتم بردم از خیانت کارانم. 146- امام علی (ع)
حضرت علی (ع)، هنگامی که به سوی کوفه می آمدند ، وارد شهر انبار شدند که مردمش ایرانی بودند. کدخدایان و کشاورزان خرسند بودند که خلیفه محبوبشان از شهر آنها عبور می کند ، به استقبالشان شتافتند .
هنگامی که مرکب امام علی(ع) به راه افتاد، آن ها در جلو مرکب شروع کردند به دویدن .حضرت علی(ع) آن ها را طلبیدند و پرسیدتد :
چرا می دوید ، این چه کاری است که انجام می دهید!؟
پاسخ دادند:
این یک نوع احترامی است که ما نسبت به امرا خود انجام میدهیم . این سنت و یک نوع ادبی است که در میان ما معمول بوده است .
1- با همه دوست و مهربان باش . مبادا هرگز چون حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی ، زیرا مردم دو دسته اند ، دسته ای برادر دینی تو و دسته دیگر همانند تو در آفرینش میباشند .
2- بر بخشش دیگران پشیمان مباش و از کیفر کردن شادی مکن . از خشمی که میتوانی از آن رها گردی شتاب نداشته باش . به مردم نگو به من فرمان داده اند و من نیز فرمان میدهم پس باید اطاعت شود ، که اینگونه خود بزرگ بینی دل را فاسد و دین را پژمرده و موجب زوال نعمتهاست. اگر با مقام و قدرتی که داری دچار تکبّر یا خود بزرگ بینی شدی ، به بزرگی حکومت پروردگار که برتر از تو است بنگر که تو را از آن سرکشی نجات میدهد و تند روی تو را فرو می نشاند و عقل و اندیشه ات را به جایگاه اصلی باز میگرداند .
3- دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو در حق میانه ترین و در عدل فراگیرترین و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد ، که همانا خشم عمومی مردم ، خشنودی خواص را از بین میبرد ، امّا خشم خواص را خشنودی همگان بی أثر میکند . خواصّ جامعه ، همواره بار سنگینی را بر حکومت تحمیل میکنند ، زیرا در روزگار سختی یاری شان کمتر و در اجرای عدالت از همه ناراضی تر و در خواسته هایشان پافشارتر و در عطا و بخششها کم سپاستر و به هنگام منع خواسته ها دیر عذر پذیرتر و در برابر مشکلات کم استقامت تر میباشند. در صورتی که ستونهای استوار دین و اجتماعات پرشور مسلمین و نیروهای ذخیره دفاعی عموم مردم میباشند ، پس به آنها گرایش داشته و اشتیاق تو با آنان باشد .
4- هرگز نیکو کار و بدکار در نظرت یکسان نباشند ، زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بی رغبت و بدکاران در بد کاری تشویق میگردند ، پس هر کدام از آنان را بر أساس کردارشان پاداش ده . بدان ای مالک هیچ وسیله ای برای جلب اعتماد والی به رعیّت بهتر از نیکوکاری به مردم و تخفیف مالیات و عدم اجبار مردم به کاری که دوست ندارند ، نمیباشد ، پس در این راه آنقدر بکوش تا به وفاداری رعیّت ، خوشبین شوی ، که این خوشبینی رنج طولانی مشکلات را از تو بر میدارد ، پس به آنان که بیشتر احسان کردی بیشتر خوشبین باش ، و به آنان که بد رفتاری کردی بد گمانتر باش . آداب پسندیده ای را که بزرگان این امّت به آن عمل کردند و ملّت اسلام با آن پیوند خورده ، و رعیّت با آن اصلاح شدند بر هم مزن ، و آدابی که به سنّتهای خوب گذشته زیان وارد میکند ، پدید نیاور ، که پاداش برای آورنده سنّت ، و کیفر آن برای تو باشد که آنها را در هم شکستی. با دانشمندان ، فراوان گفتگو کن ، و با حکیمان فراوان بحث کن ، که مایه آبادانی و اصلاح شهرها ، و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته نیز وجود داشت .
5- از میان مردم ، برترین فرد نزد خود را برای قضاوت انتخاب کن ، کسانی که مراجعه فراوان ، آنها را به ستوه نیاورده و برخورد مخالفان با یکدیگر او را خشمناک نسازد ، در اشتباهاتش پافشاری نکند ، و بازگشت به حق پس از آگاهی برای او دشوار نباشد ، طمع را از دل ریشه کن کند ، و در شناخت مطالب با تحقیقی اندک رضایت ندهد، و در شبهات از همه با احتیاطتر عمل کند، و در یافتن دلیل اصرار او از همه بیشتر باشد، و در مراجعه پیاپی شاکیان خسته نشود ، در کشف امور از همه شکیباتر ، و پس از آشکار شدن حقیقت ، در فصل خصومت از همه برنده تر باشد ، کسی که ستایش فراوان او را فریب ندهد، و چرب زبانی او را منحرف نسازد و چنین کسانی بسیار اندکند.پس از انتخاب قاضی، هر چه بیشتر در قضاوتهای او بیندیش ، و آنقدر به او ببخش که نیازهای او بر طرف گردد ، و به مردم نیازمند نباشد ، و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامی دار که نزدیکان تو ، به نفوذ در او طمع نکنند ، تا از توطئه آنان در نزد تو در أمان باشد . در دستوراتی که دادم نیک بنگر که همانا این دین در دست بدکاران اسیر گشته بود ، که با نام دین به هوا پرستی پرداخته ، و دنیای خود را به دست میآوردند .
6- هرگز تلاش و رنج کسی را به حساب دیگری نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچیز مشمار ، تا شرافت و بزرگی کسی موجب نگردد که کار کوچکش را بزرگ بشماری ، یا گمنامی کسی باعث شود که کار بزرگ او را ناچیز بدانی .
7- در امور کارمندانت بیندیش و پس از آزمایش به کارشان بگمار . با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران آنان را به کارهای مختلف وادار نکن ، زیرا نوعی ستمگری و خیانت است . کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا ، از خاندان های پاکیزه و با تقوی ، که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن ، زیرا اخلاق آنان گرامی تر ، و آبرویشان محفوظ تر ، و طمع و روزی شان کمتر ، و آینده نگری آنان بیشتر است . سپس روزی فراوان بر آنان ارزانی دار ، که با گرفتن حقوق کافی در اصلاح خود بیشتر میکوشند ، و با بی نیازی ، دست به اموال بیت المال نمیزنند ، و اتمام حجّتی است بر آنان اگر فرمانت را نپذیرند یا در امانت تو خیانت کنند . سپس رفتار کارگزاران را بررسی کن ، و جاسوسانی راستگو ، و وفا پیشه بر آنان بگمار ، که مراقبت و بازرسی پنهانی تو از کار آنان ، سبب امانت داری ، و مهربانی با رعیّت خواهد بود . از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنان دست به خیانت زد ، و گزارش جاسوسان تو هم آن خیانت را تأیید کرد ، به همین مقدار گواهی قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن ، و آنچه از اموال که در اختیار دارد از او پس گیر ، سپس او را خوار دار و خیانتکار بشمار و طوق بد نامی به گردنش بیفکن .
9 - مبادا هرگز با خدمتهایی که انجام دادی بر مردم منّت گذاری ، یا آنچه را انجام داده ای بزرگ بشماری ، یا مردم را وعده ای داده ، سپس خلف وعده نمایی . منّت نهادن ، پاداش نیکوکاری را از بین میبرد و کاری را بزرگ شمردن نور حق را خاموش گرداند ، و خلاف وعده عمل کردن ، خشم خدا و مردم را بر می انگیزاند که خدای بزرگ فرمود: دشمنی بزرگ نزد خدا آن که بگویید و عمل نکنید .
10 - همانا زمامداران را خواص و نزدیکانی است که خود خواه و چپاول گرند و در معاملات انصاف ندارند ، ریشه ستمکاریشان را با بریدن اسباب آن بخشکان و به هیچ کدام از اطرافیان و خویشاوندانت زمین واگذار مکن . به گونه ای با آنان رفتار کن که قرار دادی به سودشان منعقد نگردد که به مردم زیان رساند، مانند آبیاری مزارع، یا زراعت مشترک، که هزینه های آن را بر دیگران تحمیل کنند، در آن صورت سودش برای آنان، و عیب و ننگش در دنیا و آخرت برای تو خواهد ماند . حق را به صاحب حق ، هر کس که باشد ، نزدیک یا دور ، بپرداز ، و در این کار شکیبا باش ، و این شکیبایی را به حساب خدا بگذار ، گر چه اجرای حق مشکلاتی برای نزدیکانت فراهم آورد ، تحمّل سنگینی آن را به یاد قیامت بر خود هموار ساز و هر گاه رعیّت بر تو بد گمان گردد ، عذر خویش را آشکارا با آنان در میان بگذار و با این کار از بدگمانی نجاتشان ده ، که این کار ریاضتی برای خود سازی تو ، و مهربانی کردن نسبت به رعیّت است ، و این پوزش خواهی تو آنان را به حق وامیدارد .
جهت ملاحظه متن عهد نامه، اینجا کلیک بفرمایید.